پارسیانجمن: روز آدینه (۲۱ آذرماه) در مرکز بینش نو، فیلم مستند «میخواره» (درباره دبیرهی میخی)، تازهترین ساختهی «بهرام روشنضمیر»، به نمایش درآمد.
این فیلم ۲۴ دقیقهای به شناسایی و بررسی روند دگرگونیهای خطهای میخی در دوران باستان میپردازد و نیز نگاهی به کارها و دستاوردهای یک جوان همدانی به نام «سهیل دلشاد» دارد که استوانه بابلی کوروش بزرگ را، به همان گونهی سنتیاش، میسازد.
بهرام روشنضمیر پس از نمایش فیلم گفت که دغدغهی همیشگیاش پل زدن میان درهی ژرف سینما و ایرانشناسی بوده است.
گفتنی است که نخستین کار کارگردان میخواره، مستند جشنهای ایرانی بود که با رویآورش [= استقبال] فراوان فرهنگدوستان در ایران و بیرون از ایران روبرو شد. به گفته روشنضمیر، مستند شب یلدا، تاکنون از سوی ۳۰۰۰ تن دیده شده که برای چنین کاری، بسیار خوب است.
روشنضمیر خط میخی را «غریب آشنا» خواند؛ چراکه وارون دیگر دبیرهها، همه مردم میتوانند میخی را شناسایی کنند؛ ولی کمتر کسی آگاهیهای درستی درباره این خط دارد. این فیلم با همکاری سهیل دلشاد، که ویژهکار [= متخصص] در خط و زبانهای باستانی است در همدان ساخته شده است.
روشنضمیر، فیلم را به نسبت فیلمهای مستندی که هماکنون در کشور ساخته میشوند، بسیار کمهزینه دانست و گفت که با کمتر از یکپنجم بودجهی معمول کار کردیم؛ ولی با توجه به نبود سرمایهگذار و پشتیبان، در بازگرداندن همین مبلغ هم مشکل داریم.
به گفتهی کارگردان میخواره، فیلم ادعای هنری ندارد؛ ولی امیدوار است در وجه ایرانشناسانه بتواند رسالت مستند، یعنی آموزش همگانی، را به دوش گیرد؛ چراکه آموزش ایرانشناسی از راه تصویری، در ایران پدیدهای نوین است که زیاد به آن پرداخته نشده.
نخستین نقد از سوی یکی از منتقدان این بود که چرا به جای یک نفر، از چندین نفر و در واقع از همه ویژهکاران شناختهشده و کارکشته زبانهای باستانی بهرهگیری نشده؟ همچنین پرسیده شد که چرا در فیلم، موسیقی به فراوانی به کار رفته است؟ روشنضمیر نیز در پاسخ گفت که مستند، اثر انگشت و امضای سازنده را با خود دارد و به نسبت فیلمهای داستانی بسیار شخصیتر و سلیقهایتر است.
کارگردان میخواره از محمدرضا اصلانی، مستندساز باتجربه ایرانی، بازگو کرد که اگر کسی مستندی بسازد که دیگری هم بتواند همان را بسازد، این فرد کار درستی نکرده که آن فیلم را ساخته. مستند باید به گونهای باشد که اگر کسی دیگری بخواهد آن را بسازد، چیز دیگری بشود. روشنضمیر گفت: «من میخواستم درباره «میخی» بسازم؛ ولی به مرور به «میخینویس» نزدیک شدم. با این همه، فیلم، چهرهنگار [=پرتره] نیست.»
نخستین کسی که پس از کارگردان، سخن گفت، «محمد علا»، استاد دانشگاه کالیفرنیا و تهیهکنندهی مستند، بود. او پس از شناساندن خود و فیلمهایی که تاکنون تهیهکنندگی کرده از مشکلات فراوان مستندسازی در ایران گلایه کرد. او در دنباله از کوششهای سهیل دلشاد و بهرام روشنضمیر ستایش کرد و بایستگی همکاری و همراهی با جوانان کوشا را یادآور شد.
پس از ایشان «جعفری دهقی»، استاد دانشگاه تهران در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و رئیس بخش ایرانشناسی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، گفت که من در فیلم هیچ ایراد دانشی ندیدم و به گمانم فیلم خویشکاری خود را که آشناسازی بیننده همگانی با دبیرهی میخی است به خوبی انجام داد. وی افزود: «سهیل دلشاد شاگرد من بوده و کارهای بسیار باارزشی انجام داده است.» جعفری ادامه داد: «ما در زمینه فیلمهای آموزشی و مستند در زمینهی شناسایی فرهنگ و تاریخ ایران تهیدستیم و امیدوارم چنین فیلمهای در دست ما باشد تا بتوانیم داشتههای خود را هم به ایرانیان و هم به دیگران نشان دهیم.»
سپس «غلامرضا کرمیان»، استاد باستانشناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز، پشت میز سخنرانی قرار گرفت. ایشان فضای فیلم را دلنشین دانست و افزود که سدها جوان ایرانی در سرتاسر ایران در کوششاند؛ ولی در بیشتر زمانها کسی آنان را ارج نمینهد. این باستانشناس ابراز امیدواری کرد تا کارهایی از این دست بیشتر انجام شوند.
در دنباله هم فیلمی به نمایش گذاشته شد که کاوشهای باستانی در میدان ساسانیِ سیمره (برزقواله) را نمایش میداد. میدان باستانی سیمره با ۱۸ هکتار مساحت بسیار همسان با تیسفون در کشور عراق است.
در پایان نشست نیز به مناسبت روز آزادسازی آذربایجان از بند فرقهی دستساختهی پیشهوری نوشتهی کوتاهی خوانده شد.