جنگهای اردشیر یکم با یونانیان
تاریخ، به شکل روشن نتیجه قطعی جنگهای مادی (پارسی) میان هخامنشیان و یونانیان را به ما بازگو نمیکند. جنگهایی که در زمان داریوش با نبرد ماراتن آغازید و در زمان خشایارشا با نبرد پلاته و میکال به پایان رسید. به نظر میرسد نتیجه این جنگها صلحی بود که برخی آنرا نانوشته میدانند. بنابر این صلح، هخامنشیان از اروپا و دریای اژه بیرون میرفتند و یونانیان فرمانروایی آنان بر آسیا و آفریقا را به رسمیت میشناختند. به این شرط که هخامنشیان در کرانههای غربی آناتولی (ترکیه) حضور نظامی نداشته باشند و دولت – شهرهای یونانی شاهنشاهی هخامنشی بتوانند بر طبق قوانین خودشان زندگی کنند. تاریخ هرودوت در اینجا به پایان میرسد و کار پژوهشگران برای بررسی نبردهای آینده بسیار دشوار است. چراکه اخبار این جنگها به شکل پراکنده در آثار توسیدید (توکودید)، کتسیاس و دیودور آمده است. در برخی نوشتههای یونانی سخن از جنگ دیگری است به نام اوریمیدون در 468 پیش از میلاد میان ناوگان دریایی اتحادیه دلوس (یونانیان) به رهبری کیمون با هخامنشیان که به پیروزی یونانیان انجامید و در اثر آن قبرس و دیگر سرزمینهایی دریایی و کرانهای آن منطقه که هنوز در دست ایرانیان بود نیز از دست رفت.
در 465 پ.م خشایارشا درگذشت و فرزندش اردشیر یکم که یونانیان به آن درازدست گفتهاند بر تخت نشست. در 462 پ.م مصریان به رهبری ایناروس (ان هوروس) بر آنان شوریدند. مصریان از آتنیان کمک خواستند و آتن با 200 کشتی به کمک مصر آمد. نظامیان ایرانی در ممفیس (پایتخت مصر) محاصره شدند و سپس شکست خوردند. اردشیر، عمویش هخامنش را برای تسخیر دوباره ی مصر فرستاد که کامیاب نبود. با کشته شدن هخامنش در 461 پ.م مصر به کل از بدنه شاهنشاهی هخامنشی جدا شد. آنان تلاش کردند پس از اتحاد با یونانیان، به همبستگی با فینیقیان و یهودیان برسند. ولی درایت اردشیر در جلب توجه یهودیان و کینه و دشمنی دیرین فینیقیان با یونانیان مانع چنین چیزی شد. در 460 پ.م اردشیر توانست بخشهایی از مصر را از زیرکنترل ایناروس و یونانیان به در آورد. ولی نبرد نهایی در 456 پ.م انجام شد. اردشیر ساتراپ سوریه را با کمک اقوام خاورمیانهای به رهبری مگابازوس به مصر اعزام کرد. پریکلس، که تازه در آتن بر تخت فرمانروایی نشسته بود 50 کشتی برای کمک به یونانیان حاضر در مصر فرستاد که دیر رسیدند. نیروهای هخامنشی بر مصر چیره گشتند و ایناروس و مزدوران یونانیاش دستگیر شدند. ولی یونانیان اسیر شده آزاد گشتند تا به سلامت به میهن برگردند. با اینحال تاریخنگاران از این رخداد به عنوان "فاجعه آتنی در مصر" یاد میکنند.
اردشیر را میتوان یکی از توسعهدهندگان دیپلماسی در تاریخ دانست. او با هوشمندی سیاست چماق و هویج را به کار گرفت و همزمان همه گزینه ها را روی میز قرار میداد. اردشیر با همین دیپلماسی، اقوام خاورمیانه را به دشمنی با مصر و یونان واداشت تا روند عقبنشینی مرزهای هخامنشی را پس از دو دهه، متوقف کند. او سپس دست به اصلاحاتی در مصر زد تا فرمانروایی خود را در آنجا قانونی جلوه دهد. اردشیر همچنین تلاش کرد اسپارت را بر ضد آتن (اتحادیه دلوس) برکشد. پریکلس، رهبر آتن پس از شکست در مصر به اهمیت این موضوع پی برد و پس از سالها تلاش در 451 پ.م توانست با اسپارت صلح کند. این اوج قدرت اتحادیه دلوس به رهبری آتن بود و اگر به جای اردشیر یکم، فرمانروایی نالایق بر تخت ایران نشسته بود، شاید آرزویی که بعد ا ارسطو کرده بوده که «یونانیان باید بر جهان فرمانفرما باشند» زودتر محقق میشد. آتن به رهبری سردار بزرگ یونانی، کیمون به قبرس لشکر کشید و آنجا را گشود. همزمان مصر به رهبری آمیرتائوس بر ضد هخامنشیان شورید و با آتن متحد گشت. یکسال بعد هخامنشیان، که خود نیروی دریایی نداشتند، رقیبان همیشگی یونانیان در دریاها یعنی فینیقیان و کلیکیان و خود قبرسی ها را بر آن داشتند تا در نبردی بزرگ به نام "سالامیس قبرس" شرکت جویند. سالامیس قبرس، واپسین حلقه جنگهای مستقیم ایرانیان و یونانیان در سده 5 پ.م، با شکست آتن و کشته شدن سردار بنام آتنی، کیمون به پایان رسید. تلاش پریکلس برای آشوب در مصر هم به جایی نرسید و نتیجه همه این جنگها صلحی بود که بر اساس آن، آتن پذیرفت مصر و قبرس به ایران تعلق دارد و ایران هم پذیرفت در امور داخلی اتحادیه دلوس دخالت نکند. 19 سال بعدی با آرامشی نسبی گذشت تا اینکه به تحریک اردشیر، جنگهای داخلی یونان (جنگهای پلوپونزی) میان آتن و اسپارت آغازید که 27 سال به درازا کشید و به نابودی نیروی نظامی و سیاسی آتن و پیروزی اسپارت که همپیمان ایران بود، انجامید.
(بهرام روشن ضمیر)
منابع:
- J.M. Libourel, ‘The Athenian Disaster in Egypt’, AJPh 92 (1971), 605–15
- Dan'el Kahn: The rebellion of Inaros against Artaxerxes I and the Athenian Disaster in Egypt
- Stephen Ruzicka: Trouble in the West: Egypt and the Persian Empire, 525-332 BC
تارنماها:
|+| نوشته شده در ۱۳۹۵/۰۹/۲۹ساعت 12 توسط ایرانشناسی |
نقد و بررسی فیلمنامه "کوروش کبیر" اثر مسعود جعفری جوزانی...
ما را در سایت نقد و بررسی فیلمنامه "کوروش کبیر" اثر مسعود جعفری جوزانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pajuhesh-iranshenasi بازدید : 137 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:40