نقد سریال معمای شاه

ساخت وبلاگ
باز هم یک اثر مبتذل، غیرقابل دیدن و کاملا "غیرتاریخی" از کارگردان ضعیف ایرانی، محمدرضا ورزی

درحالیکه در آثار تاریخی چون هزاردستان، کیف انگلیسی و ... رشد و پیشرفت در ساختن سریال تاریخی دیده میشود، همچنان آقای محمدرضا ورزی به ساختن سریالهایی آبکی و سوزاندن سوژههای داغ تاریخ معاصر ادامه میدهد.

هنوز چند دقیقه از فیلم نگذشته که بیننده‌ی تاریخ‌دان به بی‌سوادی محرز فیلمساز و دروغ آنان مبنی بر سالها پژوهش پی می‌برد. چنانکه در عکس می‌بیند، کلاهی که بر سر مردم تهران در سال 1317 (آغاز داستان فیلم از ازدواج شاپور محمدرضا ولیعهد و فوزیه) دیده می‌شود "کلاه پهلوی" است. این در شرایطی‌ست که هرکسی که الفبای تاریخ معاصر را بداند، خوب به یاد دارد که کلاه پهلوی در تیرماه 1314 منسوخ شده بود و به جای آن کلاه شاپو (بین‌المللی) جایگزین آن شده و ماجرای مسجد گوهرشاد مشهد هم به همین دلیل رخ داد. یعنی فیلمساز و نویسنده، نه تنها رجوعی به تاریخ نداشته، بلکه حتا سریالی که در همین چند سال توسط همکار آقای ورزی، یعنی آقای دُری ساخته شده (سریال کلاه پهلوی) را هم ندیده تا سیر تحول پوشاک ایرانیان را بداند.

دیالوگهای این فیلم یک سر سوزن به ادبیات مردم ایران در آن زمان ارتباط ندارد و جملات به هیچ‌روی از حد گفتار محاوره‌ای تهرانِ کنونی فراتر نمی‌رود. (رضاشاه: شمس و اشرف دارن رو مخ من را میرن!) بازیها به غایت مصنوعی و مبتدیانه است.

بازیگر نقشِ شاه، تنها اندکی شبیهِ شاه است. همین! اصلا بازیگر نیست. بازیگران معروف فیلم چهره‌هایی عملا تمام‌شده و درجه دو در حد استاندارد صدا و سیما (و نه طراز اول سینما) هستند، و همانها هم تحمیل‌های سازنده را بر هنر خود، پذیرفته‌اند. حضور کمدین‌های "خنده بازار" در نقش‌های سیاسی، اوج ابتکار و خلاقیتِ سازندگان باهوش فیلم بوده است(سیاوش مفیدی در نقش متین‌دفتری، نخست وزیر).

کلیشه‌های همیشگی استاندارد شده در این سالها هم کاملا رعایت شده. اینکه خود شخصیت‌ها، رکیک‌ترین فحش‌ها و توهین را به یکدیگر داده و مدام در حال اعتراف به زشت‌ترین کارهای خود و همکاران و گوشزد کردن سرسپردگی‌شان به انگلیس‌اند. نکته‌ی دیگر نادیده گرفتن "زبان" است. که در فیلم‌های تاریخی اتفاقا مهم جلوه می‌کند. ارنست پرون با شاپور محمدرضا ولیعهد در کاخ نیاوران به فارسی می‌گوید: "اینجا کاخ شاه آینده‌ی ایرانه" (اشتباه تاریخی) سپس ارنست پرون پاسخ می‌دهد: "اینجا خیلی رویاییه، مثل قصه‌های هزار و یک شب می‌مونه!" (کلیشه‌ای سخیف)

در فهرست منابع فیلم، نام کتابهایی وجود دارد که مورخان به اتفاق، جعلی بودن آنرا تایید کرده‌اند (دخترم فرح، خاطرات مادر فرح دیبا و خاطرات تاج الملوک، مادرشاه)

هیچ خبری هم از داستان و درام نیست. از آغاز تا پایان فیلم، شخصیتهای تاریخی در حال فحش رکیک دادن به یکدیگرند. 

یعنی نویسنده و سازنده، حتا تلاش هم نکردند که یک گام از مبتذل‌ترین کلیشه‌های نخ نما شده، جلوتر بروند. نه در بحث تاریخی و نه در بحث هنری. و این توهین بزرگی به شعور بینندگانی است که امروزه در هزاره سوم، با وجود رسانههای گوناگون، نمیشود آنان را به این سادگی گول زد.

منتظر میمانیم و میبینیم که آیا واقعا مردم ایران یک سال و نیم (80 قسمت) این سریال با این ریتم کند و عذاب آور را دنبال میکنند یا خیر؟ چراکه سریال به مراتب بهتر کلاه پهلوی به زحمت مخاطب را تا نیمه با خود کشاند.


برچسب‌ها: سریال, معمای شاه, نقد
 |+| نوشته شده در  ۱۳۹۴/۰۸/۱۹ساعت 16  توسط ایرانشناسی  | 
نقد و بررسی فیلم‌نامه "کوروش کبیر" اثر مسعود جعفری جوزانی...
ما را در سایت نقد و بررسی فیلم‌نامه "کوروش کبیر" اثر مسعود جعفری جوزانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pajuhesh-iranshenasi بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:40